روزی چهار مرد و یک زن کاتولیک در باری ، مشغول نوشیدن قهوه بودند. 

ادامه مطلب ...
نويسنده : ملازهی | تاريخ : چهار شنبه 17 / 11 / 1390برچسب:داستانک,باحال,

| نوع مطلب : <-CategoryName-> |

  یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود : نامه ای به خدا !!! 

ادامه مطلب ...
نويسنده : ملازهی | تاريخ : چهار شنبه 17 / 11 / 1390برچسب:داستانک,عبرت اموز,باحال,

| نوع مطلب : <-CategoryName-> |

  تعمیر و نگهداری از کاخ سفید بصورت یک مناقصه مطرح شد. 
یک پیمانکار آمریکایی، یک مکزیکی و یک ایرانی در این مناقصه شرکت کردند. 

ادامه مطلب ...
نويسنده : ملازهی | تاريخ : چهار شنبه 17 / 11 / 1390برچسب:داستانک,باحال,

| نوع مطلب : <-CategoryName-> |

  چون در دوره‌ی سنی  ِحسّاسي هستم، پدرم جوانكِ مضحكي را مامور كرده زير نظرم بگيرد؛ و او با آن دماغ  عقابي و هيكل ِ قناسش، هميشه و هر جا دنبالم است.

ادامه مطلب ...
نويسنده : ملازهی | تاريخ : چهار شنبه 17 / 11 / 1390برچسب:داستانک,عبرت اموز,باحال,

| نوع مطلب : <-CategoryName-> |

 یکی از غذاخوری های بین راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود:

شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوه شما دریافت خواهیم کرد.

ادامه مطلب ...
نويسنده : ملازهی | تاريخ : چهار شنبه 17 / 11 / 1390برچسب:داستانک,باحال,

| نوع مطلب : <-CategoryName-> |

...زن و مردی چند سال بعد از ازدواجشون صاحب پسری میشن و چند روز بعد از تولد بچه متوجه میشن که اون یه نابغه اس بچه در یک سالگی مثل یک آدم بزرگ شروع به حرف زدن میکنه و در دوسالگی به اکثر زبانها حرف میزنه 

ادامه مطلب ...
نويسنده : ملازهی | تاريخ : چهار شنبه 17 / 11 / 1390برچسب:داستانک,باحال,

| نوع مطلب : <-CategoryName-> |

 مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب.در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل".

ادامه مطلب ...
نويسنده : ملازهی | تاريخ : چهار شنبه 17 / 11 / 1390برچسب:داستانک,باحال,

| نوع مطلب : <-CategoryName-> |